یوم الدار چه روزی است

دروس دین و زندگی متوسطه دوم

یوم الدار چه روزی است


«یوم» در عربی به معنای روز است. مردمان عرب گاه این کلمه را به معنای واقعه نیز به کار می‌برده‌اند؛ بدین صورت که وقتی واقعه‌ای مهم روی می‌داده از این کلمه و واقعه مورد نظر ترکیبی اضافی می‌ساخته‌اند. برای مثال، از معانی یوم الجمل «واقعه جمل» یا «جنگ جمل» است. بدین ترتیب، معنای یوم الدار، «واقعه خانه پیامبر» است؛ زیر مراد از «الدار» در این حدیث، خانه پیامبر است. مورخان و مفسران با تعابیر «یوم‌الدّار» به معنای واقعۀ خانه پیامبر(ص)، «بدء‌الدّعوة» به معنای آغاز دعوت و «یوْمُ الْاِنذار» به معنای واقعۀ هشدار از این رویداد یاد کرده‌اند. در منابع تاریخی و روایی، از روز و واقعه کشته شدن عثمان بن عفان نیز به «یوم الدار» تعبیر شده است.[۱]

 

این قضیه در میان مورخان و مفسران به نام‌های «یوم‌الدار»؛ روزی كه در خانه پیامبر جمع شدند»، «بدء‌الدعوة، آغاز دعوت» و «یوْمُ الْاِنذار» یاد شده است. جمع زیادی از مورخان و مفسران آن را نقل كرده‌اند.[۳]

 

حديث يوم الدار، بازگو كننده يكى از نخستين رويدادهاى تاريخ اسلام است

 

حدیث یوم الدار

حدیث یومُ الدّار، مشهور به حدیث یوم الإنذار و حدیث عشیره، روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) که در آن، از خویشاوندان خود می خواهد دعوت او را بپذیرند و اسلام بیاورند و در ضمن آن به وصایت و خلافت بلافصل علی بن ابی طالب (علیه السلام) تصریح می کند.
پس از سه سال از رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم)، فرشته وحی نازل شد و فرمان خداوند را برای دعوت خویشاوندان و بستگان نزدیک به او ابلاغ کرد: «وَ اَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْاَقْرَبِینَ وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ اِنِّی بَرِی ءٌ مِمَّا تَعْمَلُون؛ خویشاوندان نزدیک خود را انذار کن، و بال و پر (مهر و نرمی) خود را برای مؤمنان که از تو پیروی کرده اند، پهن کن و اگر از تو نافرمانی کنند، بگو: من از آنچه شما انجام می دهید بیزارم». (سوره شعراء که آیات انذار در آن است، پس از سوره واقعه نازل شده و سپس به ترتیب سوره نمل، سوره قصص، سوره اسراء، سوره یونس، سوره هود، سوره یوسف و آن گاه سوره حجر که فرمان علنی شدن دعوت پیامبر «فَاصْدَع بِما تُؤْمر» جزو آن است، نازل شده است.) با نزول این آیه، پیامبر خاتم به علی (علیه السلام) دستور داد غذایی که تمام آن، یک ران گوسفند و یک من شیر بود، آماده سازد و فرزندان عبدالمطلب را دعوت کند تا امر خداوند را به آنان ابلاغ کند و علی (علیه السلام) چنین کرد. حدود چهل نفر جمع شدند که در میان آنان ابوطالب، حمزه و ابولهب نیز بودند. غذا (چنان که اشاره شد) کم بود و به صورت عادی برای آن جمعیت کافی نبود؛ اما همگی خوردند و سیر شدند و چیزی از آن کم نشد.ابولهب گفت: «این (اشاره به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم)) جادو کرده است». سخنان ابولهب، مجلس را از طرح دعوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) خارج کرد و پیامبر از طرح موضوع منصرف شد و جلسه بدون اخذ نتیجه پایان یافت. با دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) بار دیگر علی (علیه السلام) ماموریت یافت که با همان ترتیب قبلی غذا تهیه و از خویشاوندان پیامبر دعوت کند. بار دوم و یا بار سوم حضرت ختمی مرتبت پس از صرف غذا فرمود: «یا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ اِنِّی وَاللَّهِ مَا اَعْلَمُ شَابّاً فِی الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِاَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُکُمْ بِهِ اِنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِخَیرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ قَدْ اَمَرَنِی اللَّهُ تَعَالَی اَنْ اَدْعُوَکُمْ اِلَیهِ فَاَیکُمْ یؤَازِرُنِی عَلَی هَذا الْاَمْرِ عَلَی اَنْ یکُونَ اَخِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُم؟ ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که چیزی بهتر از آنچه من برای شما آورده ام، برای قومش آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام. خدا به من فرمان داده است تا شما را به سوی او فراخوانم، اکنون کدام یک از شما مرا یاری می کند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما باشد؟»هیچ کدام پاسخ ندادند. علی (علیه السلام) که از همه کوچک تر بود، گفت: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری می کنم». پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «اِنَّ هَذَا اَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَاَطِیعُوا؛ این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید». جمعیت برخاستند؛ در حالی که می خندیدند و به ابوطالب می گفتند: «محمد امر کرد که از پسرت اطاعت کنی و به حرف او گوش فرا دهی (در حالی که از همه کوچک تر است)».
 

حدیث یوم الدار

حدیث یومُ الدّار، مشهور به حدیث یوم الإنذار و حدیث عشیره، روایتی از پیامبر اکرم(ص)که در آن، از خویشاوندان خود می خواهد دعوت او را بپذیرند و اسلام بیاورند و در ضمن آن به وصایت و خلافت بلافصل علی بن ابی طالب(ع) تصریح می کند. بنابر منابع تاریخی، حدیثی و تفسیری، این حدیث پس از آن صادر شد که در سال سوم بعثت، طبق آیه ۲۱۴ سوره شعراء مشهور به آیه انذار، پیامبر مامور شد تا خویشاوندان نزدیک خویش را به اسلام دعوت کند.
این حدیث از جمله ادلّۀ متکلمان امامیه در اثبات خلافت بلافصل و وصایت امام علی(ع) است.
«یوم» در عربی به معنای روز است. مردمان عرب گاه این کلمه را به معنای واقعه نیز به کار می برده اند؛ بدین صورت که وقتی واقعه ای مهم روی می داده از این کلمه و واقعه مورد نظر ترکیبی اضافی می ساخته اند. برای مثال، از معانی یوم الجمل «واقعه جمل» یا «جنگ جمل» است. بدین ترتیب، معنای یوم الدار، «واقعه خانه پیامبر» است؛ زیر مراد از «الدار» در این حدیث، خانه پیامبر است. مورخان و مفسران با تعابیر «یوم الدّار» به معنای واقعۀ خانه پیامبر(ص)، «بدء الدّعوة» به معنای آغاز دعوت و «یوْمُ الْاِنذار» به معنای واقعۀ هشدار از این رویداد یاد کرده اند. در منابع تاریخی و روایی، از روز و واقعه کشته شدن عثمان بن عفان نیز به «یوم الدار» تعبیر شده است.

WikiShia: حدیث_یوم_الدار

حدیث یوم الدار

کلیدواژه: امام علی علیه السلام، جانشینی پیامبر، حدیث یوم الدار، آیه انذار، وصی
پس از سه سال از رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، فرشته وحی نازل شد و فرمان خداوند را برای دعوت خویشاوندان و بستگان نزدیک به او ابلاغ کرد: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِی ءٌ مِمَّا تَعْمَلُون؛ خویشاوندان نزدیک خود را انذار کن، و بال و پر (مهر و نرمی) خود را برای مؤمنان که از تو پیروی کرده اند، پهن کن و اگر از تو نافرمانی کنند، بگو: من از آنچه شما انجام می دهید بیزارم».
با نزول این آیه، پیامبر خاتم به علی علیه السلام دستور داد غذایی که تمام آن، یک ران گوسفند و یک من شیر بود، آماده سازد و فرزندان عبدالمطلب را دعوت کند تا امر خداوند را به آنان ابلاغ کند و علی علیه السلام چنین کرد. حدود چهل نفر جمع شدند که در میان آنان ابوطالب، حمزه و ابولهب نیز بودند. غذا (چنان که اشاره شد) کم بود و به صورت عادی برای آن جمعیت کافی نبود؛ اما همگی خوردند و سیر شدند و چیزی از آن کم نشد.
ابولهب گفت: «این (اشاره به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) جادو کرده است». سخنان ابولهب، مجلس را از طرح دعوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خارج کرد و پیامبر از طرح موضوع منصرف شد و جلسه بدون اخذ نتیجه پایان یافت. با دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بار دیگر علی علیه السلام مأموریت یافت که با همان ترتیب قبلی غذا تهیه و از خویشاوندان پیامبر دعوت کند. بار دوم و یا بار سوم حضرت ختمی مرتبت پس از صرف غذا فرمود: «یا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ إِنِّی وَاللَّهِ مَا أَعْلَمُ شَابّاً فِی الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُکُمْ بِهِ إِنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِخَیرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ قَدْ أَمَرَنِی اللَّهُ تَعَالَی أَنْ أَدْعُوَکُمْ اِلَیهِ فَأَیکُمْ یؤَازِرُنِی عَلَی هَذا الْأَمْرِ عَلَی أَنْ یکُونَ أَخِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُم؟ ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که چیزی بهتر از آنچه من برای شما آورده ام، برای قومش آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام. خدا به من فرمان داده است تا شما را به سوی او فراخوانم، اکنون کدام یک از شما مرا یاری می کند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما باشد؟»
هیچ کدام پاسخ ندادند. علی علیه السلام که از همه کوچک تر بود، گفت: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری می کنم». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید». جمعیت برخاستند؛ در حالی که می خندیدند و به ابوطالب می گفتند: «محمد امر کرد که از پسرت اطاعت کنی و به حرف او گوش فرا دهی (در حالی که از همه کوچک تر است)».


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: مقالات کلاس یازدهم، ،
نویسنده : محمد رضا تیموری
تاریخ : سه شنبه 5 دی 1396
زمان : 1:33


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.